Web Analytics Made Easy - Statcounter

ده نمودار ارائه شده در این مقاله نشان می‌دهد که شاید برای اولین بار در تاریخ بشر آینده مان بهتر از آن چیزی است که بسیاری از ما فکر می‌کنیم.   به گزارش فرارو، در سال ۲۰۲۰ میلادی سازمان تحقیقاتی Future Earth مستقر در پاریس گزارشی در مورد تغییرات آب و هوایی منتشر کرد که بینش بیش از ۲۰۰ دانشمند برجسته از بیش از ۵۰ کشور را ترکیب کرده بود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

  آنان به این نتیجه رسیدند که چالش‌های پیش روی بشر از جمله رویداد‌های شدید آب و هوایی، کاهش اکوسیستم‌های حیاتی، ناامنی غذایی، و کاهش ذخایر آب شیرین با یکدیگر ادغام خواهند شد چالش‌هایی که هر یک به تنهایی به اندازه کافی ویرانگر هستند، اما در کنار یکدیگر ممکن است شهرها، کشورها، سیاره مان و در نهایت خود ما را نابود کنند.   اما آیا لازم است که این گونه باشد؟   ده نمودار ارائه شده در این مقاله در زمینه‌های پیشرفت اقتصادی، سلامت، خدمات اجتماعی و فناوری نشان می‌دهد که شاید برای اولین بار در تاریخ انسان‌ها می‌توانند کنترل قابل توجهی بر آن چه برای گونه‌های ما و سیاره مان رخ می‌دهد اعمال کنند و این که آینده ما بهتر از آن چیزی است که اکثرمان فکر می‌کنیم.   ۱-فقر شدید در حال کاهش است   در سه دهه گذشته تعداد افرادی که با ۱.۹۰ دلار در روز زندگی می‌کنند کاهش چشمگیری یافته است. در سال ۱۹۹۰ میلادی دو میلیارد نفر از ۵.۲۸ میلیارد نفر در جهان یا نزدیک به ۳۸ درصد زیر خط فقر شدید بودند. تا سال ۲۰۱۹ میلادی این تعداد به ۶۴۸ میلیون نفر از ۷.۶۸ میلیارد نفر کاهش یافت یعنی تقریبا ۸.۴ درصد از جمعیت جهان.     با توجه به آن که به گفته "مایکل مواتسوس" اقتصاددان تا سال ۱۸۲۰ میلادی سه چهارم مردم جهان در فقر شدید زندگی می‌کردند فقر بیش‌تر قابل توجه بود بدان معنا که آنان قادر نبودند فضای کوچکی برای زندگی، حداقل ظرفیت گرمایشی و غذا داشته باشند.   بدیهی است که بشریت توانایی افزایش رشد اقتصادی و کاهش چشمگیر فقر را دارد. با توجه به برنامه‌های تامین مالی خرد مانند برنامه‌ای که "محمد یونس" برنده جایزه نوبل ارائه کرده که پیشگام در استفاده از وام‌های کوچک با نرخ‌های بهره مقرون به صرفه بود و در تلاش برای تغییر زندگی فقرا ارائه شد این روند مثبت احتمالا ادامه خواهد یافت.     ۲-گرسنگی در حال کاهش است   در حال حاضر ۶۶۳ میلیون نفر یا ۸.۹ درصد از جمعیت جهان دچار سوء تغذیه هستند. در سال ۲۰۰۱ میلادی این عدد ۱۳.۲ درصد بود. متاسفانه ما فاقد داده‌های تاریخی طولانی مدت در مورد گرسنگی و سوء تغذیه هستیم. دقیق‌ترین اندازه گیری‌ها در سال ۱۹۹۰ میلادی آغاز شد و برخی از آن ارزیابی‌ها به سال ۱۹۷۰ میلادی باز می‌گردند.   سازمان خواربار و کشاورزی ملل متحد می‌گوید که در سال ۱۹۷۰ میلادی نزدیک به ۳۵ درصد از کشور‌های در حال توسعه دچار سوء تغذیه بودند. ارقام امروز یک روند نزولی واضح را نشان می‌دهند.   با افزایش جمعیت به ۱۰ میلیارد نفر در سال ۲۰۵۰ میلادی تقاضا برای گوشت دو برابر خواهد شد. افزایش اشتهای ما چهار چالش کلیدی را به همراه دارد: سلامت انسان، تغییرات آب و هوا، منابع طبیعی، و رفاه حیوانات.   انسان‌ها نیازی به تصمیم گیری در مورد خوردن یا ترک گوشت نخواهند داشت، اما ما باید منشاء گوشت خود را در نظر بگیریم. اگر ما مرغ، خوک و گاو را انتخاب کنیم انتخاب مان محدود است. از طرف دیگر، اگر گوشت را با ترکیب و ساختار شیمیایی آن تعریف کنیم راه حل‌های نامحدودی خواهیم داشت. ما از طریق علم، فناوری و نوآوری می‌توانیم از گیاهان استفاده کنیم و معماری اولیه آن را برای تهیه جایگزین‌های گوشت تغییر دهیم.     ۳- امید به زندگی در حال افزایش است   در سال ۱۸۰۰ میلادی امید به زندگی در سراسر جهان ۲۸.۵ سال بود. تا سال ۲۰۲۱ میلادی این تعداد به ۷۲.۶ سال و در ثروتمندترین کشور‌های جهان به بیش از ۸۰ سال افزایش یافت. شکاف بین طول عمر ثروتمندترین و فقیرترین کشور‌ها به طور خاص در آفریقا و آسیا هم چنان کم‌تر می‌شود.     ۴-مرگ و میر کودکان کاهش یافته است   ما اکنون با کمترین میزان مرگ و میر کودکان در جهان روبرو هستیم که به عنوان سهم نوزادانی که پیش از پنج سالگی می‌میرند در تاریخ بشریت تعریف می‌شود. تنها در سه دهه گذشته این تعداد به نصف کاهش یافته و از ۱۲.۵ میلیون در سال ۱۹۹۰ میلادی به ۵.۲ میلیون در سال ۲۰۱۹ میلادی رسیده است. در دو کشور پرجمعیت جهان این کاهش حتی خیره کننده‌تر بوده است: در سال ۱۹۶۹ میلادی نرخ مرگ و میر کودکان در چین ۱۱.۸۴ درصد و در سال ۲۰۲۰ میلادی ۰.۷۳ درصد بود در حالی که در هند این نرخ در سال ۱۹۶۰ میلادی ۲۴.۲۶ درصد بود و در سال ۲۰۲۰ میلادی به ۳.۲۶ درصد کاهش یافت.   برای قرار دادن این موضوع در بستر تاریخی باید اشاره کرد که در قرن هجدهم میلادی در سوئد هر سومین کودک جان اش را از دست می‌داد. در آلمان قرن نوزدهم هر دومین کودک جان اش را از دست می‌داد. در سال ۱۹۶۰ میلادی نرخ جهانی مرگ و میر کودکان ۱۹ درصد بود.     ۵-مرگ در زایمان رو به کاهش است   تقریبا در تمام طول تاریخ بشر بارداری و زایمان خطرناک بوده و مادران و کودکان با شانس قابل توجهی برای مرگ مواجه بودند. اما این تعداد در چند قرن اخیر و در ۲۰ سال گذشته به شدت کاهش یافته است.   در سال ۲۰۰۰ میلادی مرگ مادران در سراسر جهان (با جمعیت کمی بیش از شش میلیارد) به میزان ۴۵۰۸۰۰ نفر ثبت شد در حالی که در سال ۲۰۲۰ میلادی (با جمعیتی نزدیک به هشت میلیارد نفر) این میزان به ۲۹۳، ۷۶۰ نفر کاهش یافت.   برای درک این موضوع در سال ۱۸۰۰ میلادی در سوئد و فنلاند از هر ۱۰۰۰۰۰ مادر حدود ۹۰۰ مادر هنگام زایمان جان خود را از دست دادند. در اعداد امروزی ۱.۲۶ میلیون نفر از هشت میلیارد نفر روی کره زمین را شامل می‌شود.     ۶- دانش آموزان مدت بیش تری در مدرسه می‌مانند   روند میانگین سال‌های تحصیل در ۱۱۱ کشور چشمگیر است. در سال ۱۸۷۰ میلادی میانگین سال‌های تحصیل در اکثریت قریب به اتفاق کشور‌ها کمتر از یک سال بود. امروزه بیش از ۱۲ سال تحصیل برای کشور‌های صنعتی ثروتمند و در جا‌هایی مانند کنیا و هند این میزان ۶.۵ سال است.   واضح است که کار‌های بیشتری برای انجام دادن وجود دارد، اما این افزایش چشمگیر است و احتمالا از طریق برنامه‌های آموزش آنلاین رایگان مانند آکادمی خان (http://www.khanacademy.org) پلتفرمی که یک بستر رایگان و در سطح جهانی را برای آموزش هر فردی در خر جایی فراهم می‌کند ادامه خواهد یافت.   این پلتفرم ریاضی، علوم، محاسبات، تاریخ، تاریخ هنر و اقتصاد را ارائه می‌دهد. محتوا بر تسلط بر مهارت تمرکز دارد تا به یادگیرندگان کمک کند پایه‌های قوی ایجاد کنند. بنابراین، هیچ محدودیتی برای آن چه می‌توانند بیاموزند وجود ندارد. آکادمی خان پیش‌تر ویدئو‌های خود را به بیش از ۳۰ زبان ترجمه کرده است.     ۷-سواد در حال افزایش است   در سال ۱۸۰۰ میلادی نرخ باسوادی جهانی برای افراد ۱۵ سال و بالاتر ۱۲.۰۵ درصد بود در حالی که در سال ۲۰۱۶ میلادی ۸۶ درصد از افراد در این گروه سنی باسواد بودند. هنوز عمدتا در کشور‌های جنوب صحرای آفریقا، به ویژه در بورکینافاسو، نیجر و سودان جنوبی جایی که نرخ باسوادی زیر ۳۰ درصد است نابرابری‌هایی وجود دارد، اما این تغییر تاریخی را نباید دست کم گرفت.     ۸-قانون مور تاکنون درست بوده است   "گوردون مور" بیش از نیم قرن پیش نظریه‌ای را ارائه کرد که تصور ما از فناوری را به طور اساسی تغییر می‌داد. او پیش بینی کرد که قدرت ریز تراشه‌هایی که رایانه‌های ما را راه اندازی می‌کنند هر دو سال یکبار دو برابر افزایش می‌یابد در حالی که هزینه آن تقریبا یکسان باقی می‌ماند. او اختراع رایانه‌های خانگی، گوشی‌های تلفن همراه، ماشین‌های خودران و ساعت‌های هوشمند را پیش بینی کرد و اشاره کرده بود که تمام آن فناوری‌ها به مرور زمان ارزان‌تر می‌شوند.   از آن زمان به این سو اثبات شده که قانون مور درست بوده است. برخی ادعا می‌کنند که با توجه به محدودیت‌هایی که در مورد تعداد ترانزیستور‌هایی که روی یک تراشه قرار می‌گیرند وجود دارد این روند نمی‌تواند ادامه یابد. با این وجود، برخی دیگر بر این باورند که قدرت رایانه می‌تواند به طور تصاعدی به رشد خود ادامه دهد.     ۹-دسترسی به اینترنت در حال افزایش است   سهم جمعیتی که به اینترنت دسترسی دارند از جمله در کشور‌های در حال توسعه در حال افزایش است. بیش از دو سوم جمعیت کشور‌های ثروتمند آنلاین هستند. حدود نیمی از جمعیت جهان هنوز آنلاین نیستند به این معنی که قدرت جمعی اینترنت احتمالا در سالیان آینده افزایش خواهد یافت.     ۱۰-استفاده از انرژی‌های تجدید پذیر در حال افزایش است   سوخت‌های فسیلی که تاثیر عمده‌ای بر آب و هوای زمین دارند برای دهه‌ها بر ترکیب انرژی اکثر کشور‌ها تسلط داشته اند. این سوخت‌ها مسئول اکثر قریب به اتفاق گاز‌های گلخانه‌ای هستند و باعث آلودگی هوا می‌شوند و سلامت انسان را تحت تاثیر قرار می‌دهند. برای کاهش ردپای کربن در جهان چرخش قابل توجهی به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر ضروری است. در سال ۲۰۱۹ میلادی نزدیک به ۸۰۰۰ تراوات ساعت یا تقریبا ۱۱ درصد از مصرف انرژی جهانی از فناوری‌های تجدیدپذیر حاصل شد که شامل انرژی آبی، انرژی خورشیدی، نیروی باد، نیروی امواج زمین گرمایی، نیروی جزر و مدی و سوخت زیستی مدرن می‌شود. در مقابل، در سال ۱۹۶۵ میلادی تولید جهانی انرژی‌های تجدیدپذیر تنها ۹۴۱ تراوات ساعت بود.   اگر قرار است با چالش‌های قرن حاضر روبرو شویم از تغییرات آب و هوایی گرفته تا کمبود مواد غذایی دولت‌ها، شرکت‌ها و کارآفرینان از سرتاسر جهان باید با یکدیگر همکاری کنند و از نوع تفکر خلاقانه و جسورانه‌ای که ما را به سیاره ماه رساند استفاده کنند.   دولت‌ها دیگر تنها نهاد‌هایی نیستند که می‌توانند نقش معناداری در مقابله با این چالش‌های به ظاهر لاینحل ایفا کنند. شرکت ها، موسسات تحقیقاتی و مبتکرانی که خود دست به کار می‌شوند با منابع و نیروی انسانی کم در کنار دوستداران فناوری مانند "بیل گیتس" که میلیارد‌ها دلار از ثروت خود را خرج می‌کنند اکنون می‌توانند به تنهایی به اهداف بلندپروازانه‌ای دست یابند.   تحولی که جهان در حال حاضر دستخوش آن است عمیق می‌باشد و به مراتب جایگزین تاثیر ناشی از انقلاب صنعتی خواهد شد. پس از آن چه خواهد شد؟ آینده متعلق به کسانی است که امید را انتخاب کرده و کسانی که از فناوری برای تاثیر مثبت بر بشریت استفاده می‌کنند.

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: سال ۲۰۲۰ میلادی حال افزایش مرگ و میر کودکان میلیارد نفر جمعیت جهان قابل توجه کاهش یافت کشور ها

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۷۱۵۶۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟

نشست نقد و بررسی سریال حشاسین با حضور حجت‌الاسلام مهدی فرمانیان استاد تمام دانشگاه ادیان و مذاهب اسلامی، حجت‌الاسلام سید علی بطحایی مدیر کل پژوهش دانشگاه ادیان و مذاهب، فرقه‌شناس و پژوهشگر جریان‌های اسلامی و مهدی علمی دانشور استادیار ادیان شرق دانشکده ادیان و مذاهب برگزار شد.

بطحایی بحث خود را با موضوع جریان‌های فکری مصر آغاز کرد و گفت: سریال حشاشین نسل جدید را درگیر کرده است. نسل جدید بر خلاف ممانعت‌ها این سریال را دیدند. نظر کلی بنده از سریال همان ضرب المثل معروف است که گفت «بعضی‌ها کج گفتند، اما رج گفتند.» کج گفتنش با آقای دکتر فرمانیان و دانشور است و رج گفتنش با من. رج گفته یعنی برنامه و هدف دارد و کار او روی حساب است. روی جریان‌های فکری، این سریال را ارائه داده است. این سریال را در قد و قواره سریال تاریخی نبینیم بلکه این فیلم، یک نبرد جریانی است که صحنۀ آیندۀ جهان اسلام را تشکیل می‌دهد. نبرد جریان‌های فکری در این اتفاق رخ می‌دهد. به چه معنا؟ جریان شناسی جهان اسلام حوزه مغفولی است. آینده پژوهیِ آن، مغفول‌تر است و از همه مغفول تر، نبرد بین جریان‌هاست که صحنه آینده جهان اسلام را شکل می‌دهد. در مصر و تونس و مغرب و ترکیه همین گونه است. تلاقی جریان‌ها صحنه آینده جهان اسلام را می‌سنجد.

وی افزود: اسلام سنتی خیلی در تلاقی با جریانات وارد نمی‌شود و حاشیه امنی برای خود دارد. روشنفکری هم بدنه‌ی مردمی ندارد و حضور اجتماعی هم نمی‌تواند داشته باشد؛ منتها سه جریانِ اسلام سلفی با قرائت جامعی که دارد و نیز اسلام سیاسی و اسلام سکولار صحنه‌ی آینده جهان اسلام را می‌سازند که باید در حوزه آینده‌پژوهی به آن توجه کنیم تا به مشکلی برنخوریم. 

سریال حشاشین به نزاریان شام ارتباط دارد

بطحایی گفت: باید به نکته‌ای توجه شود؛ اگر توجه نکنیم، بقیه تحلیل‌ها فایده نخواهد داشت. چون بعضی می‌گفتند این سریال آمده تا ولایت فقیه یا مهدویت را بزند، اما سرحلقه این سریال این است که چرا مصر این دغدغه را داشت؟ چون نزاریان ارتباطی به مصر ندارد. نزار پس از اینکه از خلیفه نهم عزل می‌شود، مدت کوتاهی به اسکندریه مصر می‌رود و مدتی در آنجا می‌ماند. برای اینکه نشان دهد من حکومت دارم، سکه‌ای ضرب می‌کند که ظاهراً در موزه آقاخان تورنتو نگهداری می‌شود. مدت کوتاهی حکومت می‌کند و بعد لشکری می‌آید و او را می‌کشند؛ بنابراین این سریال به مصر مربوط نیست به لوئانته یا نزاریان شام ارتباط دارد و عمدۀ آن به ایران مرتبط است. مصر به خاطر مصرف داخلی و مخالفت با اسلام سیاسی و آمادگی جهان اسلام به این سریال پرداخت. بعید هم نیست در آینده به دیگر جریان‌ها و فرقه‌ها بپردازند و ما با اسلام سیاسی‌هراسی مواجه شویم. پنج قسمت اولش است که به اسلام سیاسی برخورده است.

مصر لیدر جریان فکری جهان اسلام است

وی با طرح این سؤال که در مصر چه اتفاقاتی افتاد، گفت: باید موج‌های تاریخی مصر را یک مرور کنیم و بعد ببینیم اسلام سنتی و سایر جریان‌های فکری چه واکنشی نسبت به این موج‌ها داشتند. از ۲۲۶ سال قبل در ۱۲۱۳ قمری یا ۱۷۹۸ میلادی که ناپلئون حمله می‌کند و می‌گویند توپ‌های ناپلئون مسلمانان را بیدار کرد، تقریباً ۶ موج مصر را فرا گرفت. مصر با بقیه کشور‌های عربی تفاوت دارد. کشور‌های عربی پول دارند، اما مصر پول ندارد. 

بحطایی ادامه داد: کتابی با نام «مصر از زاویه‌ای دیگر» از خانم جمیله کدیور منتشر شده است. سفرنامه ۳۰۰ صفحه‌ای جریانات فکری را در آن بازه زمانی خوب ریشه‌کاوی کرده است. مصر مهم است. شناخت مصر مهم است. این سرزمین، لیدر جریان فکری جهان اسلام است. از ۲۲۶ سال قبل تا الان جریان اول که تاکنون ادامه دارد، محمدعلی پاشا و طهطاوی بود. کتابی با عنوان «تخلیص الابریز فی تلخیص با‌ریز» نوشته شد. یعنی پاکسازیِ آب را بیاور تا چهره مشعشع پاریس را نشان دهیم. در این کتاب اولین واکنش‌هایی که اسلام نسبت به مدرنیته و حمله ناپلئون دارد و علت عقب ماندگی اسلام را خوب تحلیل کرده است. اینها نسل اول هستند که با سخت‌افزار‌های غرب مواجه می‌شوند که چرا غرب از جهت‌های مختلف جلوتر از ما است. این جریان شکست می‌خورد.

این پژوهشگر فرقه‌ها گفت: نسل دوم امثال سید جمال است که بیداری اسلامی را مشخص می‌کند و عبدُه که اسلام انقلابی و بیداری را مطرح می‌کنند. نسل سوم، با جنگ جهانی اول مواجه می‌شود که سعد زغلول است. در این دوران بریتانیا جدا می‌شود. 

روح فرهنگیِ حاکم بر مصر را تفکرات سکولار شکل می‌دهد

وی با اشاره به اینکه از کنار نسل چهارم و پنجم سه جریان شکل می‌گیرد، افزود: یکی پان عربیسم است به سردمداری جمال عبدالناصر. او ناسیولانیست دیکته‌ای و دیکتاتوری است. دوم، حسن البناء است که در همین دوران، شکل‌گیری اسرائیل را شاهدیم. پان‌عربیسم در مصر خودش را خوب نشان می‌دهد. در کنارش طه حسین است که نباید آن را متعلق به گذشته بدانیم. دقیق‌ترین بسته‌ای که درباره سکولاریزم و لیبرالیسم در مصر ارائه می‌شود، متعلق به اوست. در کتاب‌های «فی الأدب الجاهلی»، «فی التاریخ الجاهلی» و «مستقبل الثقافة فی مصر» اندیشه خود را می‌گوید. تکلیف خودش را مدرنیته مشخص می‌کند. به جهان اسلام نسخه می‌دهد که چه قسمت‌هایی از فرهنگ غرب را بگیریم. وزیر امروزین مصر می‌گوید روح فرهنگیِ حاکم بر مصر، طه حسین است.

بطحایی گفت: الان در مصر دوئلی بین اسلام سیاسی و اسلام سکولار است. تقریباً اسلام سنتی جمع شده است. تنها یکی از مشاوران احمد الطیب گفته بود سریال حشاشین به فرقه‌گرایی منتج می‌شود. اسلام سنتی در مصر اسلام کاملاً کنترل شده است. در هر صورت الأزهر واکنش مطلوبی ندارد. اما میدان‌دار در تمام این صحنه‌ها، خالد منتصر و عکاشه است. اینها افراد تأثیرگذاری هستند. پزشک خالد در خیلی از حوزه‌ها وارد شده و سکولاریزم است. او دو سفر به آلمان و هلند می‌رود. می‌گوید واکنش‌ها را نسبت به حشاشین می‌دانم. با مسلمانان هلند که صحبت کردم، از لحاظ لهجه انتقاد کردند،، اما از نظر جریانی می‌گویند، به نظر ما بهترین فیلمی است که توانسته اسلام سیاسی و تکفیری‌ها را منکوب کند.

وی با تصریح بر اینکه خوراک این فیلم کاملاً جریان‌شناسانه است و تاریخی نبینیم، در بیان راهکار گفت:، اما چکار کنیم؟ به ذهنم می‌آید اسلام سنتی و مراجع تقلید باید سکوت کنند، همچنان که خود اسماعیلی‌ها سکوت کردند. صحبت درباره نزاریان باید متولی داشته باشد. ایران جزو تاریخش است، اما درباره حشاشین که مقداری مسئله دارد، نمی‌تواند صحبت کند. باید امثال آقاخان صحبت کنند. ما انتظار داریم وارد صحنه شود. البته آقای داریوش محمدپور از مؤسسه اسماعیلیه واکنشی داشت.

منبع: تسنیم

باشگاه خبرنگاران جوان وب‌گردی وبگردی

دیگر خبرها

  • دیگر چیزی از بخش کشاورزی و شیلات غزه باقی نمانده است
  • مورایس: توهین به بانوان هوادار؟ چنین چیزی خلاف ارزش های انسانی است
  • چشم‌انداز صندوق بین‌المللی پول از اقتصاد ایران و جهان
  • چه کسانی نباید آب زرشک بخورند؟ | آب زرشک را چه زمانی بخوریم بهتر است؟
  • آخرین وضعیت بازار رمزارزهای جهان/ زمان اوج بیت‌کوین مشخص شد
  • بازارهای نوظهور جهان با سریع‌ترین رشد در دوره ۲۰۲۴ تا ۲۰۲۹
  • جدیدترین قیمت رمزارزها در جهان: ۱۶ ارديبهشت
  • گشتی در اقتصاد جهان | صادرات گاز ترکمنستان به چین از روسیه بیشتر شد
  • بزرگ‌ترین فرودگاه جهان در دبی/ هلند میزبان آینده‌نگرترین محله دنیا
  • چرا کشوری مثل مصر سریال «حشاشین» را ساخت؟